۱۳۸۶ دی ۲۴, دوشنبه

نظرحضرت آیه الله سیدمحمدباقرصدررحمه الله درباره حرمت قمه زنی


سخنان شهيد آيه الله سيد محمد باقر حکيم در ردّ بدعت هاي عزاداري و قمه زني:
از آنجا که هدف ما بازگشت به اهلبيت، عليهم السلام، است؛ و آن بزرگواران آگاه ترين افراد بر شريعت اسلام و بر آنچه در خانه رسول رخ داده و مي دهد و مسائل مربوط به آن مي باشند، با اين حال چيزي از آنها به دست ما نرسيده که بتواند ربطي به اين امور منفي که هم اکنون در عزاداري ها صورت مي گيرد داشته باشد. بگونه اي که نه در زمان ائمه اطهار، عليهم السلام، و نه در بعد از آن مردم با اين امور منفي آشنائي نداشتند و اين شيوه هاي عزاداري در زمان هاي معاصر ايجاد و رواج يافته اند. و اگر چيزي از اين امور مي توانست در خدمت به اهداف نهضت حسيني مفيد و سودمند واقع شود حتماً اهل بيت، عليهم السلام، اولين کساني بودند که به آن سفارش مي نمودند. و يا حداقل بايد اهل بيت، عليهم السلام، در اين مورد حرفي مي زدند و يا اينکه تشويق و حمايتي از اين امور مي نمودند؛ در حالي که مي بينيم آن بزرگواران حتي در احاديث ضعيفشان نيز هيچ گونه اشاره اي به اين امر نکرده اند. اين در حالي است که اهلبيت مثلاً هنگامي که در موضوع زيارت امام حسين (ع)، از زيارت پياده آن حضرت و مشکلات و سختي هاي راه آن سخن مي گويند به بيان هر اجري که زائر در هر قدمش کسب مي کند پرداخته و ريزترين امور را متذکر مي شوند. پس مي بينيم که چگونه اين بزرگواران از اين مسائل کوچک سخن گفته اند اما هيچ اشاره اي به اين اشکال عزاداري ننموده اند. همچنين مي توان در تأکيد اين موضوع به صورتي واضح به سيره علماي بزرگ در طول تاريخ از زمان ائمه تاکنون اشاره نمود؛ بگونه اي که مي بينيم علماي اعلام با اينکه تنها در پي عمل به واجبات شرعيه نبوده، بلکه به مستحبات و سفارشات رسيده از جانب شرع که وسيله قرب به خداوند متعال مي باشند نيز اهميت خاصي مي دادند و خويش اولين کساني بودند که به آنها عمل مي نمودند، با اين حال در تمام طول تاريخ و حتي تاريخ معاصر شاهد نبوده ايم که يکي از مراجع تقليد و يا يکي از علماي معروف مثلاً اين گونه اعمال منفي را انجام داده باشند. در صورتي که اگر اين اعمال از مقربات الهي بود اين علماء اولين کساني بودند که قيام به آن مي نمودند.
از طرفي نيز روشن است که در شريعت اسلام، تمام مردم مخاطب احکام شرعي مي باشند و وجهي وجود ندارد که بگوئيم احکامي نزد ما وجود دارد که مخاطب آن مثلاً فقط علماء هستند و يا اينکه احکامي باشند که مخاطب آن فرد جاهل بوده باشد؛ بگونه اي که بعضي از احکام مخصوص علماء و بعضي مخصوص جهلاء باشد يا مثلاً اين حکم مخصوص فرد آبرومند و اين حکم مخصوص فرد فرومايه باشد و... پس بايد گفت که همه احکام شرعي مشترک بين مسلمانان مي باشند؛ چه واجب و چه مستحب. پس اگر عمل مورد نظر ما نيز مستحب باشد براي همه مردم مستحب است چه آنها عالم باشند و چه عامي. با اين حال شاهد نبوده ايم که هيچ يک از علماء در طول تاريخ اقدام به اين عمل کنند که اين بدان معناست که آنها اين اعمال را مستحب و مقرب کننده نزد خداوند نمي دانسته اند و بنده شخصاً هيچ عالمي را تاکنون نمي شناسم که اصرار بر انجام اين صورت هاي عزاداري داشته باشد و شاهد نبوده ام که مثلاً عالمي قمه بزند. پس اگر عالمي وجود دارد که بر انجام شدن اين گونه اعمال اصرار دارد و آن را مستحب مي داند پس اعتقاد دارم که او بايد خود اولين کسي باشد که قمه مي زند و آن را نيز هميشه ادامه دهد تا مردم نيز بر او اقتدا نمايند. و من خويش شاهد اين حقيقت بودم که مرجع کبير آيت الله العظمي سيد محسن حکيم (رض) دائماً مي فرمودند:« همانا قضيه قمه زني، اندوه و غصه اي در گلوي ماست» پس ايشان با اين ديد به قمه زني نگاه مي نمودند، ولي در جواب سوالات نيز مي نوشتند: اگر قمه زني باعث ضرر به بدن يا هتک حرمت به مذهب اهلبيت و شيعيان گردد، حرام است.
منبع: شعائر الحسينيه بين الوعي والخرافه، ص119-127

هیچ نظری موجود نیست:

درباره من

فرازهایی از سخنان رهبر فرزانه: ...کسي که با مسائل کشور شوروي سابق و اين بخشي که شيعه‏نشين است(جمهوري آذربايجان)آشنا بود، مي‏گفت: دستورالعمل رؤساي کمونيستي به زيردستان خودشان اين بود که مسلمانان حق ندارند نماز بخوانند، نماز جماعت برگزار کنند، قرآن بخوانند، عزاداري کنند، هيچ کار ديني نبايد بکنند؛ اما اجازه دارند قمه بزنند! چرا؟ چون قمه زدن، براي آنها يک وسيله تبليغ بر ضدّ دين و بر ضدّ تشيع بود. بنابراين، گاهي دشمن از بعضي چيزها، اين گونه عليه دين استفاده مي‏کند. هرجا خرافات به ميان آيد، دين خالص بدنام خواهد شد.